.
قصهی آتنا اصلانی و ستایش قریشی رو به همه بگید
تا نگن هیسِ سیاه نمایی بود
قصهی آتنا و ستایش رو به همه بگید
تا نگن دختر اگر حجب و حیاشو حفظ کنه بهش تعرض نمیشه و اگر حفظ نکنه مستحقه که هر گرگ گرسنه ای بهش حمله کنه
قصهی آتنا و ستایش قصهی تلخیه
قصهای که کسی دلش نمیخواد بشنوه
قصهای که بعد شنیدنش تا آخر عمر همش قراره تنت بلرزه
قصهای که بعد شنیدنش تردید کنی توی دختر خواستنت از خدا و هر آن اضطراب و دلهرهی دختر داشته یا نداشتهت به تنت و جونته بیفته
قصهی تلخیه
دنیا پر از آتنا و ستایش هاست و هر مادری مادرِ آتنا و ستایش
هر دلی میشکنه براشون
هر جیگری آتیش میگیره براشون
اما بگید به همه قصهشون رو
بزارید بدونن مظلومیت یه طفل معصومو
قصهی ستایش شش ساله وآتنای هفت سالهای که گم میشن و پدر و مادرشون به هوای پیدا کردنشون عکس و اسمشون روهمه جا نشون میدن بلکه ردی پیدا شه ازشون و بعد مدتها
ردی که پیدا میشه جسد تکه تکه شده. به قتل رسیده بعد از تجاوزِ جیگرگوشهشونه
نمیشه از دردِ این قصه حرفی زد
اما برید این قصه رو برا هرکس که گفت دختر اگر معصوم و نجیب باشه بلایی سرش نمیاد بگید
بگید جرم یه دختر شش و هفت ساله چه بوده؟اینها هم معصوم نبودند؟
برید این قصه رو برا هرکس که میگه تجاوزگر مریض نیست بلکه هر مردی لقمه آماده بزاری دهنش قورتش میده بگید
بگید همه مردا رو با این گرگای گرسنهی مریض یکی نکنن اما یادشون باشه خیلیها فقط برای گرگ شدن یه ماه کامل لازم دارن و برای یه گرگ پوشش و سن و ملیت و مذهب شکارش فرقی نداره
بگید هیچ دختری حتا اگر معصومم نبود تجاوز حقش نیست
بگید نجاست اون فکر و اون دهنی که این یاوه ها رو میگه با هیچ آب و خاکی پاک نمیشه
برید بگید اینا رو
برید بگید